پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

panisa

20ماهگیت در قالب پیشرفتها

1393/1/27 20:17
نویسنده : SEDIMAMAN
57 بازدید
اشتراک گذاری

خوب نمیدونم همیشه میام بنویسم ولی فراموش میکنم

یک بازی برات خریدم که چوبیه و اشکال میوه است اونهارو درست انجام میدی بدون کمک

میتونی دفتر نقاشیتو خط خطی کنی

دمپایی برات خریدم میتونی درست بپوشی حتی ندیدم اشتباه کنی تو پوشیدنشون

باهمه حتی غریبه ها خوش رو هستی و غریبی نمیکنی خانومی شدی برای خودت

یک کارخیلی بد از دختر عموت یاد گرفتی اونم با جیغ میخوای هرچی رو ازم بگیری دارم سعی میکنم ترک بدم

راستی از اینکه جلو تنها بشینی لذت میبری وساکت هستی یا بازی میکنی

کاملا ددری هستی

عاشق ماست هستی تا درب یخچال بازمیشه میگی ماست یاموز

قاشق و میتونی تودستت بگیری ولی غذا نمیخوری فقط ماست

دندونات رشد خوبی ندارن نمیدونم چه کارکنم

گاهی عشقت میکشه و یکه دفعه میای بوسم میکنی منم دلم ضعف میره برات غیرمنتظره

گاهی هم برای بدست آوردن دلم که چیزی میخوای اینکارمیکنی

راستی یک کارتون هست مرد شرور عاشقشی صدبارهم ببینی سیر نمیشی

دوست داری شاد باشی برقصی برام

آینه رو راهرو هم دوست داری بری خودتو نگاه کنی

زیاد غرمیزنی مثل الان گاهی هم خیلی بهانه میکنی بدون دلیل که کلافه میشم خیلی

دکمه کامپیوتر از جلو خاموش میکنی ...

خیلی از قبل شلوغ تر شدی خونه خوبی جایی که برات تازگی داشته باشه وای خدا کمکم کنه به همین خاطر زیاد جایی نمیرم

هنوز آمادگی این نمی بینم از پوشک و شیر بگیرمت

از اینکه موقع لباس عوض کردنت میشه دوست داری بارکابی و شورت باشی فرار میکنی نمیزاری لباس تنت کنم

تقریبا به همه چیز همه جا کار داری از نظر کلامی پیشرفت کردی

هرکاری میکنی خودتو تشویق میکنی ازماهم میخوای تشویقت کنیم

هروقت میریم بیرون کیف تو میندازی دستت و بای بای میکنم باهمون میگی دد

آهان مای بیبیت سایز تغییر کرده +4 برات خریدم

دیگه از حموم نمی ترسی فقط زیر دوش و سر شستن بساط داریم

شبها هنوزم برای شیر بیدارمیشی حتی بیدار میشی به بابا میگی آب بده

شبها هرچند بار پتو میکشم روت پرتش میکنی افتضاح میخوابی

وقتی مشغول لباس جمع کردنم میای از لباسها میندازی دور گردنت و میگی دد

یک کار خطرناک میری پشت پرده حال و پذیرایی که من خیلی میترسم می خوای بازی کنی اما

چون کوچیک هستی با بچه ها تو عید خیلی نمی تونستی بازی کنی رد سنی هاشون زیاد بود

هستی 8 تینا7 ملیکا4 بقیشون هم بزرگتر بودن

ولی با نی نی خاله روحی جور بودی اون4 سالشه ولی خیلی دوستشون دارم

دوستهای منو بابا هستن تو فکر اینم ارتباط بیشتر کنم

از ماکارونی خوشت میاد از قورمه سبزی خوشت میاد

از خورش کرفس و خورش فسنجون بدت میاد خیلی غذا خور نیستی

بستنی و چوب شور و بسگویت دوست داری راستی اون روز کیک درست کردم خوشت امدخوردی

آبمیوه نی در میاری و همشو مریزی زمین نمدونم چی بگم

هنوز عادت داری با مم میخوابی

تو جمع شلوغ زود کلافه میشی

اگر خدای نکرده خوابت بهم بریزه من بیچار میشم

توی این سن فکر کنم 40 یا 45 کلمه بلدی

اینا به ذهنم میاد عروسک خوشگلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به panisa می باشد