باتاخیر عکسهای سال93
دختر قشنگم عیدت مبااااااااارک امیدوارم سالهای سال عید رو به خوشی و در کنار همه کسایی که دوسشون داری جشن بگیری
دختر نازم لحظه تحویل سال خونه مامان مینا بودیم همه عمو وعمه هات بودن توخیلی خوشحال بودی و بابچه ها بازی میکردی و کلی لذت میبردی وگاهی هم بهانه گیری میکردی باهمه اینها سختی و تنهای و بزرگ کردنت هم عالمی داره خیلی صبورتر شدم ولی بعضی وقتها اینقدر اذیت میکنی که بقیه دلشون بحالم میسوزه خلاصه بابا رو راضی کردم زودتر از شیر بگیرمت دختر نازم این بدون هرکاری رو فقط و فقط به صلاح خودت انجام میدیم پس هیچ وقت پدر و مادرت بخاطر هیچ چیز سرزنش نکنی گلم دلم نمی خواد خیلی از ناراحتی ها بنویسم اما این بدون تو فقط مال خودمی چون خودم ازنطفه تا الان تک و تنها بزرگت کردم الان که دارم تصمیم بزرگی میگیرم برای شیرو پوشک میخوام یک تصمیم بزرگتر هم بگیرم فرزند دوم نمیدونم شما 4ساله بشی بعد یانه 4ماه بعد از پوشک و شیر گرفتن شما تصمیم سختیه میدونم بعدش سخت تر خدا میدونه چی پیش میاد
اینم سفزه هفت سینمون که همه کارهاشو خودم کردم از شیزنی ها بگیر تا کالسکه هفت سین تخم مرغ وعیدی بچه ها عکشو میزارم دخترم گل تو هم باید هم چیز یاد بگیری سبزه رو هم خودم گذاشتم
این عکس مال بعد سال تحویل یک روز بعد چون اصلاخونه نبودیم
این مال یک ساعت قبل سال تحویل
این هم بعد سال تحویل با سرسره ملیکا دختر عموت بازی میکردی
این عکس هم مال روزیه که نهار مهمون داشتیم