پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

panisa

شهریور 1390

سلام عزیزم من و بابا این وبلاگ برای تو درست کردیم تا خاطرات زیبا شیرین تورو داخلش بنویسیم دوست داریم نی نی عزیزم من وبابا جون بی صبرانه منتظر امدنت هستیم اگر اشتباه نکنم 3ماه میشه اگر قول بدی زودی بیای منم که رفتم سفر برات یه کادو خوب بخرم قول قول فرشته مامان بیشتر ازاین منتظرم نزار طاقت ندارم مدام به روزهای باتو بودن فکر میکنم وقتی نیستی توی خونه جات خالیه برای اینکه جای خالیتو احساس نکنم مدام خودمو سرگرم میکنم یا بیرون میرم پس کی می خوای پاتو دل مامانی بزاری گلم 90/06/30 ...
7 مهر 1392

دی 1378

امروز مامان خیلی دلش گرفته شاید بنویسم ولی چه فایده تو که نمی تونی بخونی این دنیا خیلی چیزای قشنگی داره اما تاوقتی که کوچیک هستی وقتی که بزرگ بشی و عین مامانی بشی کلی مشکل هست باید از سر راه برداری نی نی جون میدونی چیه من بابا خیلی خوشبختیم اما یک نفره هست که بدونش زندگی به من حروم کرده نمیدونم فقط از خدا کمک خواستم میدونم اون ا حسادت زیاده که داره اینجوری میکنه ولی بخدا من گناهی نکردم نی نی جون کاش بودی بابودنت تموم غصه های من تموم میشه وقتی تو باشی قول میدم غصه نخورم الان کلی گریه کردم ودلم سبک شده به بابای هم چیزی نگفتم هرچند خودش هم میدونه اون آدم مریضه وقصد اذیت کردن منو داره نی نی جون قول دادی این ماه بیای قربون دست پای کوچلوت بشم دیرن...
7 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به panisa می باشد