پانیساپانیسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

panisa

پاییز

اگربگم دلم یه دنیا برات تنگ شده شاید باور نکنی الان فصل پاییزه برگ درختا زردشدن دارم برای بابای یه ژاکت می بافم که زمستون سردش نشه ماه بعد زمستونه برف میاد من عاشق برفم فردا میرم پیش خاله فرحناز برای معاینه ازش بپرسم چرا فندق مامان اینقدر ناز میکنه نمیاد جیگر مامان تو بهم قول دادی ها شب خوش مامانم قربون اون دستهای کوچلوت بشم 90/08/03
7 مهر 1392

دلتنگی های من

ناز گل مامان خیلییییییییییییییییی دلم گرفته باورت میشه مامان داره گریه میکنه پس چرا نمیایی اشکای مامان میبینی توروخدا بیا این ماه منتظرتم بیاهمدم تنهای من باش همدم غمهای من باش بیا مال خودم باش میدونی وقتی مامان از کسی دلش میگیره حتی بابای میاد اینجا یک دل سیر گریه می کنه دوست ندارم کسی گریه منو ببینه ولی الان یک بغض بزرگ تو گلموه مامان فدات بشه بیای قول میدم دیگه غصه نخورم 90/08/13
7 مهر 1392

مهر 1390

جیگر مامان امروز خوبم راستشو بخوای 31 ماه که متوجه شدم دیگه نمیای کلی ناامید شدم آره میدونم امید به خدا همیشه هست وهرکی به خدا توکل کرد دست خالی نمی مونه خدایا شکرت شاید صلاح بوده نی نی جونم کلی لباس برات بافتم راستی دوتا مامان بزرگ مهربون داری دوتا پدر بزرگ خوب دوست داشتنی داری یه عمه ناز داری که الان دانشجو 2تا کتاب قصه برات خریده خیلی نازه یکی دیگه از عمه هات خیاطی بلده خیلی مانتو دوست داره 2تا عمو داری خیلی مهربونن یه خاله ناز داری عین فرشته مهربون ودلسوزه دخترم داره کوچلوه اما نه اندازه فرشته من یه دایی مهربونم داری بقیه افراد هم باید بعد امدنت معرفی کنم فلا همین 90/07/03
7 مهر 1392

شهریور 1390

سلام عزیزم من و بابا این وبلاگ برای تو درست کردیم تا خاطرات زیبا شیرین تورو داخلش بنویسیم دوست داریم نی نی عزیزم من وبابا جون بی صبرانه منتظر امدنت هستیم اگر اشتباه نکنم 3ماه میشه اگر قول بدی زودی بیای منم که رفتم سفر برات یه کادو خوب بخرم قول قول فرشته مامان بیشتر ازاین منتظرم نزار طاقت ندارم مدام به روزهای باتو بودن فکر میکنم وقتی نیستی توی خونه جات خالیه برای اینکه جای خالیتو احساس نکنم مدام خودمو سرگرم میکنم یا بیرون میرم پس کی می خوای پاتو دل مامانی بزاری گلم 90/06/30 ...
7 مهر 1392

دی 1378

امروز مامان خیلی دلش گرفته شاید بنویسم ولی چه فایده تو که نمی تونی بخونی این دنیا خیلی چیزای قشنگی داره اما تاوقتی که کوچیک هستی وقتی که بزرگ بشی و عین مامانی بشی کلی مشکل هست باید از سر راه برداری نی نی جون میدونی چیه من بابا خیلی خوشبختیم اما یک نفره هست که بدونش زندگی به من حروم کرده نمیدونم فقط از خدا کمک خواستم میدونم اون ا حسادت زیاده که داره اینجوری میکنه ولی بخدا من گناهی نکردم نی نی جون کاش بودی بابودنت تموم غصه های من تموم میشه وقتی تو باشی قول میدم غصه نخورم الان کلی گریه کردم ودلم سبک شده به بابای هم چیزی نگفتم هرچند خودش هم میدونه اون آدم مریضه وقصد اذیت کردن منو داره نی نی جون قول دادی این ماه بیای قربون دست پای کوچلوت بشم دیرن...
7 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به panisa می باشد